۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

دروازه ی " شاه عبدالعظیم "


شهر ، شهر فرنگه
     اگر یادت باشه ، دفعه ی پیش که ازت دهشاهی ات رو نگرفتم ، گفتم که : دنباله ی ماجرای سفر میرزا صالح شیرازی رو، در ماموریت همراهی کردن وزیر مختار انگلستان در ایران ، از اصفهان تا تهران بمونه برای نوبت دیگری که پای دستگاه شهر فرنگ می نشینی . پس گوش کن :
     هیئت – یعنی وزیرمختار انگلیس و همراهان - ، پس از عبور از آبادی ها و خرابی های راه ، در روز یکشنبه نهم شوال وارد" کاشون" شدند و پس از دو روز اقامت در این شهر ، به راه خودشون ادامه میدن ، و پنج روز بعد به " قم " می رسند . این هم میرزا صالح که در وصف این شهر میگه :
" قم از بلاد قدیمه ی ایرانه ؛ آب ِ چاها در اون بسیار گوارا ست ؛ 340 نفر از اولیاء و امامزادگان و پاکان در این مکان مدفونند. حرم ِ سیده ی معصومه، که گنبد آن طلا و گلدسته نیز از طلاست فتحعلی شاه به جهت آن ساخته و مرقدی از نقره و صحن و رواقی به جهت آن سیده ترتیب داده."
...
     "سرگور" و " ویلیام اوزلی"و همراهان در روز سه شنبه بیست وسیم شوال، کهریزک را ترک میکنند و از دروازه ی " شاه عبدالعظیم " روانه ی " دارالخلافه طهران" می شوند.
     میرزا صالح در مورد پایتخت میگه :
" طهران مشتمل بر 6 دروازه و دوره ی آن یک فرسنگ می شود . خندق ِ بسیار عمیقی دور آن می باشد . یک مسجد ، شاه ساخته است ؛ بسیار مسجد خوبی است . تخمینا 34 مسجد و مدرسه دارد . و 300 کاروانسرا و متجاوز از 400 حمام و... ولایتی به آبادی طهران در ایران نیست ."
   میرزا صالح داره از همسران ِ فتحعلی شاه میگه ؛ خوب گوش کن :
"شاه تخمینا از عقدی و منقطعه و زر خرید و گرجیه و بازیگر ، 800 زن در حرم است . شاه را 48 اولاد ذکور است و اکثرآنها فرمانفرمای ولایتی می باشند . "
دقت کن میرزا صالح چی داره میگه ؛ تازگی داره:
"هوای طهران به سبب مسدود بودن سمت شمال ... نا خوش است . چند باغ در طهران بود ، حال آن که باغ ها رو مردم می خرند و خانه می سازند. به علت وفور مردم در طهران ، نسبت به جاهای دیگر اجناس در طهران گران تر است ."
...
     ماموریت سه ساله ی سر گور اوزلی (14-1811) ، در دوران دوم روابط سیاسی ایران و انگلیس نتایج نا خوشایندی برای ایرانیان در بر داشت . " اوزلی" به همراه همسر و دختر خردسال و برادرش " ویلیام" ،و " جیمز موریه" و هفت نفر دیگر و همچنین " میرزا ابوالحسن خان "و هشت تن از اعضاء و خدمه ی سفارت او، در شانزدهم ژوئیه 1810، انگلستان رو به مقصد " بوشهر " ترک گفتند ؛ اما کشتی اونها بر اثر توفان ، راه سواحل آمریکا را در پیش گرفت و در نهایت در هجدهم ماه فوریه 1811 به آبهای ایران رسید .
     ویلیام اوزلی در سفر نامه ی خودش می نویسه :
در هشتم فوریه 1811 به هرمز رسیدند و 41 روز بعد به شیراز . " سر گور اوزلی" و گروه اعزامی سه ماه در شیراز ماند و در تمام این مدت هیئت به کارِ شناسایی موقعیت جغرافیایی ، آثار باستانی در غار شاهپور ، تخت جمشید ، مراسم محلی و جز آن پرداختند . با جمع آوری اطلاعات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ، گزارش ها و مطالب فراوانی تهیه کردند .
از شیراز راه افتادند ودر هفتم رجب 1226 وارد اصفهان شدند؛ و پس از دو ماه و هجده روز ، راه دارالخلافه را در پیش گرفتند و در دهم نوامبر 1811، از دروازه ی " شاه عبدالعظیم " وارد پایتخت شدند .
     " سر گور اوزلی" سه روز بعد به حضور شاه قاجار رسید .اما چون فتحعلی شاه ، گرفتن نامه ی " جورج سوم " پادشاه انگلستان را از دست سفیر ، دون شان خود می دانست ، قرار شد دو روز بعد سرگوراوزلی به طور خصوصی و بدون مراسم رسمی به حضور شاه برسه و نامه ی پادشاه انگلستان رو تقدیم بکنه .
...
خب؛ مثل اینکه این دفعه تونستم حق ِ مطلب رو ادا کنم .بلند شو. هنوز پاسبونه سرو کله اش پیدا نشده و تا امیدش را نا امید نکردم ، باید بساطم رو جمع کنم و برم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر