" در کتاب ِ حاضر کوشش کرده
ام از اخلاق و رفتار ، آداب و طرز زندگی ِ یکی از جالب توجه ترین ملل عالم تصویری
بدست بدهم .ملتی که افتخاراتش بیشتر زاده ی اعمال و اقداماتی است که در گذشته های
دور انجام گرفته است ؛ ولی هنوز گرفتار عوارض کهولت نشده ، بلکه کاملا لیاقت آن را
دارد که باز در تاریخ فرهنگ و جهان آینده ، سهم بسزایی بعهده بگیرد . "
- وین. فوریه 1865 میلادی -
از کتاب سفر نامه ی پولاک "ایران و
ایرانیان " . نوشته ی " یاکوب ادوارد پولاک "
...
در سال 1850میلادی ، صدراعظم ِ وقت " میرزا تقی خان اتابک " ملقب
به" امیر نظام" ، تصمیم به تاسیس مدرسه ی نظام طبق نمونه ی اروپایی در
تهران گرفت ؛ و خواست که، مدرسه ی طب را هم به آن اضافه کند تا در آن ، هم طبیب ِ
نظامی و هم طبیب ِ عادی تربیت شود . نیت این بود که معلمین استخدام شده را حتی
المقدور از سیاست ِ مملکت بر کنار نگاهدارد، و آنان به کار تدریس و تعلیم سرگرم
باشند . به همین سبب از روس ها و انگلیس ها و هم چنین فرانسوی ها فاصله گرفت .
" میرزا داوود خان ارمنی " به" وین" فرستاده شد تا به استخدام
معلمین مناسب بپردازد .
از آنجایی که ارتش ِ سلطنتی اتریش ، به علت ِ
نداشتن نمایندگی سیاسی اتریش در ایران ، ممکن بود دچار گرفتاری های نا دلپسند
بشوند ، قبل از حرکت ِ افسران استخدام شده در رشته های: مهندسی ،پیاده نظام ،
سواره نظام ،معادن ، و رشته ی دواسازی ،
به آنها اعلام شد که اقدامات آنها کاملا جنبه ی شخصی دارد . این تعلیق بسیار نا
مبارک و زیان آور بود، و در عمل حتی برای یکبار دولت اتریش از وضع وحال فرزندان
خود در ایران جویا نشد .
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر