سوراخ ِ حلال و حرام ِ دشت ِ ارژن
شهر ، شهر ِ فرنگه
در شهر فرنگ ِپیشین گفتم که:"
موریه " که بود و چگونه پرورش یافت و
... ، اما بگمان ، این کفایت نداشت ؛ شاید شایسته این است که ، چند نکته ی دیگر از
او بگویم و پس از آن با او همپا شویم وراه سفر در ایران زمین ، از خلیج فارس تا
تبریز ، در پیش گیریم :
...
در آغاز سده ی نوزدهم میلادی ، در سال 1808 " سر هارد فورد جونز
" ، گماشته ی سیاسی با گروهی از کارکنان سفارت ، به ایران می آیند . " جیمزموریه
" ، جزو آنان است ؛ اینان از راه بوشهر، شیراز، اصفهان به تهران می آیند . در
سال 1811 میلادی ، موریه دومین بار با گروه " سر گوز اوزلی " ، از همان
راه پیشین به ایران می آید . در این سفر منشی سفیر است ؛ بنابراین در هر دو سفر
گماشته سیاسی دولت بریتانیا به همراه سفیر بوده است . در سال 1814 ، موریه و همکار
دیگرش " اچ الیس " پیمان نامه ی
دوستی میان بریتانیا و ایران را می بند ند . بی گمان گماشتگان ِ فرانسه از جمله
" ژنرال گاردن " هم در بسته شدن چنین پیمان هایی دست داشته اند .
پس از آن " موریه " ، همانند بسیاری از پژوهندگان در تبریز ماند
و سرگرم کار خود بود . برترین ویژگی های دو سفر موریه انجام دادن کارهای زیر است :
_در سفر نخست به هنگام عید میلاد مسیح برای
یافتن شهر بیشاپور ، از کازرون راه می افتد . پیش از وی هیچ جهانگرد دیگری در باره ی بیشاپور سخنی نگفته بود . – به سال
1672 میلادی – نخستین بار نام این شهر روی
نقشه های اروپایی پدیدار گشت .-
" گمپفر " ، جهانگرد دوره صفویان از
شنیده های خود درباره ی بیشا پور می نویسد بی آنکه آن را دیده باشد . به ظاهر
نخستین اروپایی که این شهر را از نو پیدا می کند " سر هارد فورد جونز "
است . اما اروپا وامدار باریک بینی " موریه " در باره ی بیشاپور و نقش
برجسته ی " تنگ چوگان " است . –موریه سه سال پس از یکمین سفر خود نیز
دوباره به بیشابور می رود .-
_ موریه نخستین کسی است که در تخت جمشید به کاوش
پرداخته ، پیکره هایی از زیر خاک بیرون آورد .
_ موریه نزدیک روستای حاجی آباد - در شهرستان مرودشت و در دور ترین جا در خاور کوه " نقش رستم " – غاری
یافت که بر دیوار هایش نوشته ای به زبان پهلوی است .
_ موریه پس از دیدن شهر پاسارگاد و بررسی
آرامگاه " مادر سلیمان (ع) " و سنجیدن و برابر کردن گزارش های تاریخ
نویسان ِ رومی و یونانی باستان با این آرامگاه ، نخستین بار آگهی داد که آرامگاه
مادر سلیمان ، همان آرامگاه کوروش است .
از دوره صفویان تا زمان موریه ، شهر فسا را
پاسارگاد می پنداشتند و پس از آگهی دادن موریه نود سال گذشت تا همگان پذیرفتند که
آن آرامگاه از آن ِ کوروش است .
_ "نقش رجب" در همسایگی تخت جمشید را
نخستین بار موریه شناساند و همزمان با او " اوزلی " چنین کرد . اما چندی
پس از آن " فلاندن " و " کست " ، خودشان را به دروغ کاشف نقش
رجب خواندند .
_ موریه در سال های 1809 ،1812 و 1813 چندین بار
به دیدن ویرانه های ری رفته بازمانده های برج و بارویی را با یک ستون به خط کوفی
پیدا کرد . – از روی نقش شاپور یکم در ری که یکی از همراهان موریه به نام "
ر. گوردن" آن را یافت، او نقاشی کرد . به سال 1809 میلادی موریه و در سال های
12- 1811 اوزلی از آن نقش نقاشی کردند ؛ اما فتحعلی شاه آن نقش را ویران کرد .-
_ موریه در شهر همدان به پژوهش در ویرانه های
" هگمتانه " پرداخته ، نخستین بار کاخی بزرگ و ساختمانی ستون دار که
مانند تخت جمشید است یافت و نظرِ " دانویل " و " رنل
" – دو جهانگرد – را که گفته بودند همدان همان هگمتانه ی کهن است درست شمرد .
از رهگذر یافته های موریه و " لایارد"
، مردم آمریکا و اروپا به آثار باستانی ایران سخت گرایش یافته جهانگردانی دیگر به
راه آنان رفته و همی روند .
...
موریه افزون بر آثار باستانی ، در رفتار اجتماعی
مردم ایران ، در باورها ، آئین ها و رسم های آنان ، همچون باور اقلیدیان به چشمه ی
رسول الله ، باور شیرازیان به بیمار شدن کودکان ، نامگذاری نوزادان، چگونگی گور ها
و مصالح ساختمانی آن ها ، شاطران ، سوراخ حلال و حرام دشت ارژن، استقبال کازرونیان
از بزرگان ، باور مردم کازرون در باره ی راه های پنهانی بیشاپور ، باور ایرانیان
به افسون و دم ، در دو سفر نامه ی خود ، به باریکی سخن گفته است .
...
- بر
فراز چشمه ی سلمان ِ دشت ارژن ، سوراخی تنگ در کوه هست که مردمان گویند :
"هر کس بتواند از آن بگذرد حلال زاده است و
گرنه حرام زاده ! " -
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر