تند یس ِ" میرزا محمد صالح شیرازی " در هاید پارک ِ لندن
شهر ، شهر ِ فرنگه
پیش تر ، یکی دو بار از " میرزا صالح شیرازی " در شهر فرنگ ، چیز هایی گفتم ؛ از اونجایی که ممکنه یادتون نمونده باشه ، خیلی فشرده و کوتاه میگم که :
میرزا صالح شیرازی بمد ت سه سال و یک ماه ، همراه با چهار جوان ِ دیگر و به سر پرستی سرهنگ دوم " جوزف دارسی " ( 1848 – 1780)که در دارالسلطنه ی تبریز به " قولونل خان " شهرت داشت به انگلستان اعزام شد .
میرزا پس از خروج از تبریز در 10 جمادی الثانی سنه ی 1230 ، به تقلید از روشی که از نگارش روزنامه ی اصفهان ِ " ویلیام اوزلی" آموخته بود ، به ثبت مشاهدات ِ خود می پردازد .
آشنایی میرزا صالح با تاریخ روسیه و اروپا ، و موقعیت او به عنوان ِ منشی امورخارجی دستگاه عباس میرزا ، سبب اعزام او به انگلستان در ماه سپتامبر 1822 شد .ماموریت او در سه زمینه ی : نظامی ، سیاسی و اقتصادی خلاصه می شد .
...
میرزا صالح با گرفتن سی هزار " باج اوقلی "(قسمی مسکوک طلای عثمانی) از محل کمک سالانه ی انگلیس به ایران ، تجهیزات ِ جنگی ِ مورد نیاز " عباس میرزا "، -500 قبضه تفنگ ِ سر پر ،500 قبضه شمشیر ، 14 صندوق چخماق تفنگ ، به جز گلوله های توپ شرپنل – را خریداری کرد و از طریق روسیه به ایران فرستاد .
...
همجواری قلمروی ترکان عثمانی با اروپا ، باعث شد که آنان حق ِ نظارت بر آمد و شد ِ اروپائیان به ایران ، و سایر نواحی شرقی را از آن و انحصار خود شمارند ؛ حقی نا مشروع که با به اسیر گرفتن و عذاب دادن ، و کهگاه کشتن فرستادگان و اهل سیر و سفر اروپایی به ایران تداوم می یافت . کسانی که سودای سیاحت و تجارت در سر داشتند می توانستند با عبور از دوک نشین مسکو ، اسکندریه ، قسطنطنیه ، دریای سرخ و دماغه ی توفان وارد قلمرو ایران شوند و یا آن را ترک گویند .
مسافرانی که از دریا دزدان ِ منطقه ی مدیترانه خوف داشتند معمولا راه روسیه را در پیش می گرفتند ،که حاکمیت آن در حکومت ِ کوچک ِ دوک نشین مسکو تمرکز می یافت . امنیت نسبی این مسیر سبب شد که بیشتر سیاحان اروپایی زحمات ِ ناشی از طی کردن 6000 کیلومتر فاصله ی پاریس تا اصفهان را نادیده انگارند و یا حتی راهی طولانی تر از آن را بر گزینند و از طریق دماغه ی " توفان " ، خود را به سواحل خلیج فارس برسانند و از راه شیراز وارد اصفهان شوند .
...
میرزا صالح در زمینه ی اقتصادی دست به ابتکاری زد که تا کنون در تاریخ تحولات اقتصادی و صنعتی ایران سابقه نداشته است . او که به خوبی از نفوذ ِ مطبوعات در جوامع ِ غربی با خبر بود ، با انتشار ِ مطلبی در شماره ی 11921 روزنامه تایمز، که در روز جمعه یازدهم ژوئیه 1823 نشر یافت ، به نمایندگی از طرف " والاحضرت عباس میرزا ولیعهد ایران " ، از اروپائیان دعوت بعمل آورد که به جای آمریکا به ایران مهاجرت کنند ، و در آنجا به کارِ کشاورزی و استخراج معادن بپردازند . مسئول روزنامه در معرفی او نوشت :
" میرزا محمد صالح ، فرستاده ی ویژ ه ی ایران ، پس از انجام ماموریت محوله در این کشور، وتدارک مقدمات ِ لازم جهت بازگشت از راه روسیه به و سیله ی کشتی جنگی "جسپر"، در انجام آخرین وظیفه ی اداری خود اقدام به انتشار دعوتنامه ی رسمی زیر از طرف ولیعهد ایران ، خطاب به مردم انگلستان و سایر ملت های اروپایی کرده است :
" چون اخیرا خانواده های زیادی از کشورهای اروپایی دست به مهاجرت زده، گروهی در آمریکا و هلند جدید – مهاجر نشین هلندی در امریکای شمالی – ،و دیگران در گرجستان و داغستان اقامت گزیده اند ، والاحضرت عباس میرزا ولیعهد ایران به وسیله ی فرستادگان ِ ویژ ه ی خود به دربار بریتانیای کبیر ، شخصا به کسانی که مایل باشند در دارالسلطنه ی او در آذربایجان که تبریز مرکز آن است اقامت گزینند ، اطمینان می دهد که به محض ورود مهاجران به ولایت ساوجبلاغ ، زمینی در مجاورت محل اسکان شان به آنها واگذار می شود و وسایل آسایش و معیشت شان فراهم می گردد . در این اراضی محصولاتی چون گندم ، جو ، برنج ، پنبه و انواع میوه جات یا غلات که مایل به کشت آن باشند به دست می آید . میزان ِ باروری طبیعی آن ولایت از هر جای دیگر جهان بیشتر است . علاوه بر واگذاری زمین به این قبیل مهاجران ،تا زمانی که در ایران اقامت داشته باشند از پرداخت هر گونه مالیات یا باج معاف خواهند بود، خود و اموال شان مصون از تعرض است ، و به محض ورود در تحت حمایت ِ شخص شاهزاده اند و ایشان افزون بر آن متعهد می شوند که حد اعلای لطف و توجه نسبت به آنان اعمال نمایند .
بنا بر شیوه ی مردم ایران ، مجاز هستند که در آزادی کامل آداب و رسوم مذهبی را بجا آورند و بدون نظارت یا مزاحمت ، به آئین خود عبادت نما یند ."
محمد صالح – لندن ، خیابان گریت کورام ، شماره 25 – هشتم ژوئیه
...
شاید لازم باشه من ِ شهر فرنگی این ها رو هم اضافه کنم که :
در گوشه ای از "هاید پارک ِ " لندن ،که مشرف به خیابان " کنزینگتون " است ، به امر" ملکه ویکتوریا " امپراتوریس بریتانیای کبیر ، بنای یادبودی به نام " آلبرت مموریال "ساخته شد که در وسط محوطه ، تند یس " آلبرت " ، همسر محبوب ویکتوریا که مرده بود ، در زیر آلاچیقی چهار پهلو از سنگ به سبک گوتیک قرار گرفته است ؛ و در چهار گوشه ی آن ، تندیس هایی از مردمان چهار گوشه ی جهان ، به دست پیکر ساز انگلیسی به نام " رابرت ویلیام سیویر " ساخته و نصب گردیده است . در گوشه جنوب غربی ، تندیس سه چهره از مردم آسیا دیده می شود . چهره ی یک ایرانی ریش دار با کلاه پوستی بلند و قبای عهد فتحعلیشاه ، با شال بسته بر کمر و خنجری در پر ِ شال ، در حالی که جلدی کتاب در دست چپ و دو مجلد کتاب درکنار پای راست خود دارد ، از سنگ سفید تراشیده و مستقر گردیده است ؛ این مجسمه ی میرزا صالح شیرازی است ، که با پیکر تراش مزبور همزمان و دوست بوده است .
و باز هم باید بگم که :
متن کامل دعوتنامه ی میرزا محمد صالح ، در هیچ پژوهشی مورد استناد قرار نگرفته ، و به جز یک کتاب ، در کتاب یا نشریه ای دیگر به چاپ نرسیده است .این دعوتنامه را شاید بتوان نخستین کوشش در فرآیند توسعه ی اقتصادی ایران دانست .
...
دارالسلطنه ی تبریز پس از درگذشت عباس میرزا و فتحعلیشاه ، اعتبار خود را تا نهضت مشروطه از دست داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر