قورولتای مغا ن
نادر یا همون " طهماسب قلی خان " ، تصمیم گرفت الان که بهش میگن
" منجی ایران " بهترین وقته که
از موقعیت استفاده کنه و تاج و تخت سلطنت را بدست بیاره . خوب می دونست که ظاهری
هم که شده مردم باید سلطنت شو قبول کنند . بنابراین تصمیم گرفت که کنگره ای که به
زبون ترکی مغولی قورولتای میگن تشکیل بده و جلب اعتماد بکنه . بزرگان ، نظامیان و
ماموران و روحانیون را جمع کرد و عده ای ریش سفید ِ شهر و بعضی دهات را هم به بازی
گرفت . نادرقلی می دونست این مردم که عادت به شرکت در امور دولتی ندارن هر چی رو
بهشون تلقین کنه دربست قبول خواهند کرد .
این کنگره یا همون قورولتای در ماه ژانویه سال
1736 میلادی – زمستون 1149 هجری – در اردوگاه نادر در دشت ِ مغان تشکیل شد و در
ماه مارس همون سال تموم شد .
اگر دلتون خواست یک کمی از آنچه در کنگره گذشت از زبون ِ میرزا مهدی خان و محمد کاظم که معروف
حضورتون هستند بگم . اگر هم خیلی مشتاق هستین تا بیشتر و کامل تر بدونید ، می
تونید از نوشته ی شیخ محمد علی حزین و یا آبراآم کرتاتسی اسقف بزرگ و کاتولیکوس
ارمنی ، مطالب بیطرفانه ای در باره ی این قورولتای استفاده کنید .
قاضیان ، اسقف بزرگ، کاتولیکوس ارمنی، بگلر بگان
و خوانین ، و سران قبایل چادر نشین ،کلانتران و حتی عده ی زیادی از کدخدایان و... دعوت شدند . بروی هم بیست هزار نفر و در
منابع اومده صد هزار نفر- که در این رقم ،نوکران و دستمالچی ها و ... هم منظور شده
- گرد اومدند .
برای این همه مهمان ِ کنگره ، در حدود 12 هزار
ساختمون موقتی - از جمله مساجد و کرمابه ها و بازار – از نی ، ساخته شد .
خان ها که عده ی اونها 54 نفر بود نقش رهبری
داشتند و بقیه نقش نعش .
در روذ 21 ماه مارس که عید نوروز بود نادر قلی
خان به خوانین و سلاطین و بکان و آقایان و خلیفه ی محترم ارامنه یعنی اسقف
کاتولیکوس و کد خدایان و اعیان و جمیع
حاضران تکلیف فرمودند تا از میون خوشون شاه جدید رو انتخاب کنند ، برای اینکه
" عباس سوم " بچه ست و فقط اسم شاهی داره و خودش هم خسته شده و می خواد
باز نشسته بشه و بره استراحت بکنه !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر